داستان فیلم درباره کارگری به نام "آلری پارکز" که در کارخانه ای در شهری کوچک کار میکند. اما زمانی که کارخانه تعطیل می شود آلری همچنان هر روز به کار خود ادامه داده و این اقدام او پس از مدتی نتیجه ای با خود به همراه داشته که هیچکس تصورش را هم نمیکند و ...

گروهی مبارز ماجراجو شامل ددشات ، کاپیتان بومرنگ، یک شی قدرتمند را مورد هدف قرار می‎دهند که ممکن هست جان آنها را به خطر بیندازد یا حتی بگیرد و …

داستان فیلم در سال 2233 اتفاق می افتد، ولی به طرز خاصی یادآور فیلم های قدیمی هالیوودی در ژانر فضایی است. این بار دو پسر جوان مشتاق با نامهای جیمز و اسپاک با گروهی از اعضای سفینه فضایی برای نجات دنیا از شر نیروهای شیطانی فضایی اقدام به سفر به نقاط ناشناخته فضا می کنند و جیمز که در دوران بچگی پس از نجات از یک حادثه رانندگی با یکی از موجودات فضایی دیدار کرده است برای این سفر بسیار مشتاق است اما در این سفر با اتفاقات و زندگی های عجیبی روبرو می شود...

یک قاتل پس از مالاقات با یک پسر جوان غریزه ی مادریش شکوفا می شود …

۴ سال پس از حوادث پارک ژوراسيک در جزيره نوبلار، «جان هاموند» در می يابد که در جزيره سورنا واقع در نزديکی جزيره نوبلار تعدادی زيادی دايناسور پرورش يافته اند. گروهی به رهبری پسر عموی هاموند که اکنون کنترل شرکت اينجن را در دست گرفته تصميم دارند تا اين دايناسورها را اسير کرده و به پارک دايناسورها در سان ديگو منتقل کنند تا از اين طريق بتواند درآمد کلانی را بدست آورند...